محمد علی محمودی

۶۲۸

Game Developer

هنگام طراحی بازی 3 قدرت رو میشه به بازیکن داد یا از بازیکن گرفت .

قدرت هدایت کننده : همه بازی ها دارن مثل حرکت پلیر ، که در ژانر های مختلف متفاوته(بازی های پارکور خیلی از این تکنیک استفاده می کنند)

قدرت خلق : نماد اصلی بازی های استراتژیک ایجاد یک وسیله یا ابزار و یا آپگرید کردن (ماین کرفت پایه این طراحیش این قدرته )
(عملکردی شبیه متد Instantiate در یونیتی)

قدرت نابود کنندگی :
از بین برد یا نابود کردن یک شی یا یک هوش مصنوعی و ... . از کشتن ان پی سی ها تا خراب کردن یک دیوار همه و همه از این قدرت سرچشمه می گیرند.
(پایه اصلی بازی های پر زد و خورد مانند کال آف دیوتی)
(عملکردی شبیه متد دستروی در یونیتی )

گاها ترکیب یا استفاده محدود از این قدرت هامی تونه یک گیم پلی جذاب رو برای بازیکن به ارمغان بیاره .

مثل ترکیب قدرت نابود کردن و خلق در بازی ماین کرفت .
ترکیب قدرت هدایت کنندگی و نابود کنندگی در بازی مکس پین .

https://www.youtube.com/watch?v=zsjC6fa_YBg

این ویدیوبرای کسایی که به ساخت بازی های پازلی علاقه دارن خیلی خوبه و نکات جالبی رو توضیح میده .

بازی سازی انفرادی

قبل از هر چیز خوشحال می شم اگر کسی تجربه کار انفرادی یا نیمه انفرادی داره نظراتشو با من و بقیه به اشتراک بذاره .


انفرادی کار کردن به هیچ عنوان ایده خوبی نیست ولی گاهی تنها راه چاره هست .

اولین نکته که در بازی سازی انفرادی باید تعیین کنید این است که هدف شما از ساخت یک بازی چیست. تجاری است یا کسب تجربه .
من برای بازیساز های تازه کار که می خواهند انفرادی کار کنند هدف تجاری را توصیه نمیکنم و به نظرم اگر می توانندیک یا 2 تجربه تیمی داشته باشند یا اینکه پروژه ها را پابلیش نکنند . به علت اینکه وقتی تازه کار هستید باگ های زیادی خواهید داشت به خیلی از نکات ممکن است توجه نکنید . اینموضوع حتی در کار تیمی که همه اعضا کم تجربه باشند هم صدق می کند که در کار انفرادی می تواند شکننده باشد .
فکر کنید 36 ماه وقت برای تولید یک بازی بگذارید و بازخوردتان فقط نقد های منفی باشد ودانلود و در آمد پایین .
البته نشر بازی خود نشان از اعتماد به نفس بالا دارد که نکته مثبتی می باشد ولی همین اعتمادبه نفس زیادی میتواند برندشما که ممکن است در آینده بخواهید آنرا گسترش دهید را خراب کند. پس توصیه من اینه اگر خواستید یک بازی که تجربه اول شماست نشر کنید یا منصرف شوید یا با یک حساب جانبی در استور قراردهید .

حال فرض می کنیم تجربه شما بالاتر رفته ، با یک تیم تجربه کار دارید ، افراد بیشتری می شناسید.

اول برآورد مالی داشته باشید که میخواهید چقدر برای یک بازی هزینه کنید (تبیغات برون سپاری و ...)

این رو مد نظر داشته باشید کار انفرادی هنر نیست بلکه کار خوب انجام دادن هنر است

خودتان را درگیر این موضوع نکنید که باید همه چیز را خودم انجام دهم و اگر فرصت بود از دیگران کمک بگیریدو حتی کار انفرادی را به یک پروژه تیمی تبدیل کنید .


اولویت بندی

اولویت بندی خودمن اینه که بازی لذت بخش وبدون باگ باشه و تجربه فنی وسرگرمی خوبی رو به کاربر بده . پس بیشتر وقت رو صرف این موضوع می کنم و بعد سعی می کنم بر اساس اون لذت روی استراتژی درآمد زایی اقدام کنم .

یک تجربه شخصی که بارها به من ضربه زده. قبل از ورود به پروسه تولید (پیش تولید) توانایی های خودرا معین کنید . مثلا من برنامه نویسم پس باید برای موارد گرافیکی برنامه مناسب در نظر بگیرم . نه اینکه در میانه راه دچار یک سردرگمی شویم .
(این موضوع با برآورد مالی رابطه مستقیم داره)

از ناشر کمک بگیرید . البته نه اینکه پروژه رو بسپارید دست کسایی که تجربه نشر دارند بلکه قبل از این کار راجب فرایندها به خوبی تحقیق کنید و مزایا کار با یک ناشررا مورد بررسی قرار دهید .(البته این موضوع برای من صدق میکند که بیشتر تمرکز بر روی طراحی و توسعه می باشد صدق می کند)

برنامه ریزی کنید اگرچه هرکز نمی توانیدبه آن پایبند باشید و 90 درصد مواقع ازبرنامه خارج میشوید . و در برنامه ریزی وقتیبرای استراحت در نظر بگیرید چون کار انفرادی از نظر روحی شما را تحت شعاع قرار می دهد .

داستان(سناریو) نویسی بازی

سناریو نویسی بازی برخلاف ظاهر که کاری بسیار ساده نشان می دهد ( من خودم نیز روز های اول با خود می گفتم این که کاری ندارد این داستان بر اساس این محیط می سازیم و روایت و تمام ) کار بسیار پیچیده ای میباشد و ممکن است گاها مجبور شوید بخشهایی از داستانی که نوشتید یا در سردارید را تغییر دهید . دراین نوشته سعی دارم تا جای ممکن با سادگی تمام مطالعات و تجربیات خود رو به اشتراک بذارم در این زمینه .

پیشگفتار- انسان چگونه یاد می گیرد:
ذهن انسان های ساختار جالبی دارد . از محیط اطراف می گیرد و با غریضه خود تحلیل می کند و یک رفتار را به عنوان خروجی نمایش میدهد و این رفتار بر جهان نیز تأثیر می گذارد و این چرخه به تکامل ذهن اعتقادات ما و ... را تشکیل میدهد .
این موضوع در قرار دادن آموزش بازی نیز به شما کمک می کند ولی بحث ما راجب داستان نویسی می باشد . برای داستان نویسی از این ایده برای پیشبرد داستان ، طراحی خلقیات شخصیت ها و... می توانید کمک بگیرید .

1-زمان و محلو محیط رخداد بازی
برای این کار بهتر است اول مکان را طراحی کنید زیرا ممکن است دنیایی که شما خلق می کنید یه جهان فانتزی باشد و در آن معنی زمان و تاریخ نصبت به دنیای ما کاملا متفاوت باشد .
مانند بسیاری ازبازی های فانتزی و علمی تخیلی که گاها در زمان نیز سفر می کنند .

2- معرفی شخصیت ها
شخیت ما ممکن است هرچیزی باشد از یک سطل بازیاف تا یک ابر قهرمان که میتواند پرواز کند و یک پروفسور دیوانه و... .
در این مورد سن ، ویژگیهای ظاهری،خلقیات و ... در همان اول داستان باید نمایان شود .

3- نحوه روایت بازی

ما در کل سه نمونه روایت اصلی داریم .
راوی دانای کل : دراین مورد راوی راجب اتفاقاتی دارد صحبت می کند و شخصیتها و ماجراها را برای شما شرح می دهد مثل اینکه ازپایان ماجرا نیزآگاه می باشد .
مثلا یک کاراکتر دارد از خاطرات جنگ می گوید و خود بازی درزمان جنگ نشان داده می شود .

دانای اول شخص : این مورد زمانی هست که کاراکتر ذره ذره با ماجراهای پیش آمده آشنا میشود و بیشتر با داستان آشنا می شود.روشی که از دیگر روش ها پرکاربرد تر است .


4- خط یا خطوط داستانی

اگر بازی شما روایت داستان یک شخصیت باشد پس به احتمال زیاد شما یک خط داستانی دارید وهمه داستان را از دید همان شخصیت درک خواهید کرد.
ولی اگر بخواهید داستان های کاراکتر های متفاوتی را ارائه دهید بهتر است خطوط داستانی متفاوتی را نیز ارائه دهید .

مثلا در بازی Resident evil 2 داستانی 2 سویه داریم . از هر سو که حرکت کنیم با کاراکتر مقابل رو به رو میشوید و کاراکتر مقابل نیز داستان خود را به صورت جداگانه دارد که ترکیب این دو خط داستانی می شود داستان کل بازی .

چگونه سناریو بنویسم ؟
سناریو نویسی واقعا کار دشواریست و گاهی ممکن است چند ماه به طول انجامد (مخصوصا اگر داستانی در کار نباشد).

یکی از بهترین روش های سناریو نویسی در بازی ها نوشتن سناریو بر اساس گیم پلی و پلتفرم بازی می باشد .

این روش چه خوبی دارد
تصور کنید می خواهید دنیایی بسازید بر اساس داستان یک کتاب . حال ممکن است این کتاب سرزمینی پهناور داشته باشد وهر واقعه ای در یک قسمت رخ داده باشد . پس دنیای بازی ممکن است بیشاز حد بزرگ شود .

سبک بازی
مثلا سبک بازی شما پنهان کاری ولی داستان به شکلی اکشن دنبال می شود . اگر داستان شما روحیه ای اکشن داشته و بازی شما پنهان کاری پس ممکن است در گیم پلی یا داستان دچار مشکل شوید . کریتوسی رو درنظر بگیرید که مثل یک کاماندو رفتار کنم . فاجعه به نظر می رسد .

بازی بهتر است حس متفاوت تری نصبت به یک فیلم بدهد :
در دهه اخیر بازی های بزرگ بسیار بسیار مسیرشان به سمت سینمای تعاملی رفته . ولی هنوز دیدیم که بازیهایی که داستان مکمل گیمپلی هستند طرفداران زیادی دارند .


چه بازی هایی می توانند داستان داشته باشند ؟
از نظر من هر بازی میتواند داستان داشته باشد . حتی یک بازی کلماتی آنلاین یا کژوال. حتی بازی کلش آف کلنز شخصیت هایی داشت که شما را راهنمایی می کردند و این یعنی خرده داستان .
داستان نیاز نیست که حتما خیلی پیچیده و پر لایه باشد گاهی یک داستان درحد دشمنی خوک ها و پرندگان خشمگین نیز برای یک بازی کافیست .

سخن آخر
اهمیت داستان گویی را دست کم نگیرید حتی امروز که خیلی از بازی ها آنلاین شده اند و مفهوم داستان گویی در آنها معنی ندارد ولی به این نکته توجه کنید بازی های قدیمی تر که نسخه های جدید پرفروشی دارند علتش همین داستان ها و شخصیتهای بازی می باشد که دوباره قرار است پدیدار شوند و به این توجه کنید انسان در طول تاریخ همیشه داستان شنیدن را دوست داشتند .

indie Game:The Movie
بهتون توصیه می کنم این مستند رو حتما ببینید . مخصوصا اگه تنهای یا با تیم یکی خیلی کوچیک کار می کنید .

داستان ساخته شدن انگری بردز رو تقدیم می کنم به تیمهایی که شکستهای زیادی داشتن و الان مجبور شدن در شرایط بدتری به کار ادامه بدن .
https://startupet.com/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D8%B2/

بازی هایی که با خلاقیت (به خصوص در گیم پلی) به موفقیت جهانی رسیدند.

در دنیای بازی ها شما هر گز نمی توانید به عنوان یک تیم کوچک با شرکتهای بزرگ وارد رقابت شوید مگر اینکه منطقه تهی صنعت را هدف قرار دهید و مخاطب های خاص تر را برای جذب کردن بازی خود هدف قرار دهید .
البته وقتی حرف از خلاقیت میشود منظور یک خلاقیت پر از باگ و اشکال نیست . در این نوشته قصد دارم چندین مورد از موفقیت های بازی های مستقل و خلاقانه در سطح جهانی رو بررسی کنیم که بدون شک تعداد آنها کم نیست .


(ترتیب بازی ها در زیر با امتیازآنها در ارتباط نیست)

Bread
هر وقت نامی ازجاناتان بلو می شنوم ترکیبی از بازی های 1ژانر محبود به علاوه یک سبک پازل لذت بخش در ذهنم تداعی میشه . این موضوع دربازی Bread و همچنین بازی جدیدتر وی به نام Witness نیز مشاهده شد.

Splunkey
این بازی نیز مانند bread و همچنین Super meatboy پلتفرمر ویاد آور بازی های کلاسیک سوپر ماریو بود ولی با یک تفاوت اساسی .به خاطر پیشرفت در سخت افزار و رفع محدودیت ها ایده را بسیار با کیفیت تر اجرا کردند . این بازی را می توان نمونه پیشرفته splunker نام برد.

super meatboy
ادموند مکمیلان جای خالی طنزی که ما در بازی های کلاسیک شاهدش بودیم رو پر کرد و در دو بازی سوپر میت بوی و همچنین Binding Of Isaac این مورد کاملا قابل مشاهده بود . ولی در کنار این موضوع گیم پلی جذاب این بازیهارا نمی توان نا دیده گرفت .

ٌWorld of goo
تمام این بازی یک خلاقیت محض بود. مخصوصا گیم پلی این بازی . این بازی در بین سال های 2006 تا 2011 که اوجبازی های مستقل کامپیوتری بود ارائه شد و به محبوبیت قابل توجهی رسید .

peggle Delux
این بازی نیز خلاقیت را به ساده ترین شکل ممکن پیاده سازی کردو یک گیم پلی جذاب پیاده سازی کرد. گیم پلی اینبازیبسیار شبیه بازی پینبال هست ولی مانند پینبال یک بازی بی پایان نیست .

planet vs zombies
همیشه وقتی اسم زامبی ها میاد در ذهن یک موجود ترسناک تداعی میشه ولی این بار ماجرا متفاوت بود . علاوه بر گیم پلی متفاوت در سبک تاور دفنس این بازی ایده گرفتن از زامبی های بازی zombies ate my neighbors به موفقیت جالبی رسید .
خودم اوایل میگفتم این دیگهچه بازیه ولی وقتی بار اول بازیشکردم وقتی از بازی اومدم بیرون دیدم چهار ساعت از زمان شروع گذشته .

Cuphead
اگر الانم به من بگویید بیا یک بازی با سبک گرافیک دیزنیذکلاسیک برنیم می گم این بازی موفق نمیشه . ولی این خلاقیت با گیم پلی آر پی جی و ماریو گونه این بازی نشان داد گاهی یکبازی مستقل هم میتواند در حد بازی های بزرگ محبوب شود .

لیمبو و اینساید
این دوبازی توسط یک شرکت دانمارکیساختهشدند . این بازینیز بیشتر تمرکزبر روی کنترل متفاوت پلتفرمر ولی بیشتر خلاقیتدر روایت و فضای بازی بودکه بعدها الهام بخش بسیاری از بازی ها حتی خیلی از بازی های ایرانی شد (البته لیمبو نه اینساید :) ).

آندرتیل
وقتی گرافیک این بازی رو میبینیم با خودمون میگیم ایندیگه چیه . ولی فقط کافیه یک ویدیوازاین بازی در یوتوب ببینید . بازدید های بالای 1 میلیون شما رو شگفت زده خواهد کرد .

paper please
شاید با خودتون بگیدیه بازی پشت میز نشینی مگه می تونه جذاب باشه . باید بگم اینبازی با همین کار از خیلی ازبازی های جذابتر بیشتر طرفدار پیدا کرده .

nidhogg
این بازی من رو یاد سیستم مبارزه شاهزاده ایرانی قدیمی انداخت ولی خوب کیفیت این مبارزه بسیار بالاتر بود و همچنین جذاب تر که در موفقیت این بازی نقش زیادی داشت .

Clash of clans
این بازی ب هیچ عنوان موردعلاقه من نیست ولی خلاقیتی که به خرج داد در نحوه درآمد زایی امروزه الگوی بسیاری ازبازی ها شده است .
گیم پلی این بازی الگوی کوچکی از RTS های جذاب قدیمی می باشد .
به نظرم این بازی جریانسازترین بازی موبایلی بوده که تا به حال معرفی شده.

pokemon go
بازی پوکمون گو چون بازی مستقلی نیست دوست نداشتم در لیست باشد ولی خلاقیت این تیم واقعا قابل ستایش بوده .ورود بازی به واقعیت افزوده نیز یکی دیگر از جریانساز ترین کارها بوده .


بدو شک دنیای بازی بازی های خلاقانه و جریانساز زیادی داشته ولی سعی کردم بازیهایی رو بیشتر معرفی کنم که در یک دهه و نیم پیش محبوبیت زیادی حتی در مقیاس جهانی داشتند رو معرفی کنم .
شایسته نامبردن
Oxigen include , DOnt Starve , shank , celeste , dead cell , journey ,

شما چه بازی هایی رو به لیست اضافه می کنید ؟

این لینک خیلی از صدا ها و افکت های رایگان داره که به نظرم خیلی پر کاربرده . به نظرم یه جاهایی که به موزیک نیازدارید مثل تریلر ، حتی خودبازی می تونید از کتابخانه صوتی رایگان یوتوب استفاده کنید .

https://www.youtube.com/audiolibrary/music?nv=1

برای کسایی که می خوان رزومشونو برای شرکت های بازی سازی گاها کمترشناخته شده ارسال کنند این سایت تقریبا تعداد زیادی شرکتهای بازی سازی به همراه سایت و مشخصات رو در اختیار شما قرارم میده .

حتی چند شرکت ایرانی هم در این سایت مشخصاتشونو قرار دادن . که امیدوارم در حال حاضر هم به فعالیتشون ادامه بدن .

https://www.gamedevmap.com/

یک تکنیک خوب برای بهینه سازی سه بعدی occlusion culling هست. که این روند با یونیتیبه این شکله .در واقع فقط اشیائی که در مسیر دوربین در حال زندر هستن نمایش داده میشوند .
این تکنیک به علاوه تکنیک رندر اشیاء نصبت به فاصله در بازی های ماشینی و جهان باز (open world) بسیار کاربرد درن.
اگه بازی های های جی تی ای رو تست کنید متوجه خواهیدشد که ازاین تکنیک ها خیلی خوب استفاده شده(مخصوصا قدیمی ها). در واقعیت مجازی هم اگر برای موبایل باشهاینتکنیک کمکتون می کنه
یک تکنیک رو هم توی بازی های سه بعدی حدود 10 سال قبل بهش توجه کردم که کیفیت تکسچر نصبت به فاصله دوربین از جسم تغییر می کنه. که هر چقدرجست و جو کردم اسم این تکنیک روپیدا نکردم .

https://www.youtube.com/watch?v=20UTQMMZhjI

اینم داکیومنت خود یونیتی
https://docs.unity3d.com/560/Documentation/Manual/OcclusionCulling.html